نقد "جامعۀ کوتاهمدت"، کاتوزیان
محمدعلی همایون کاتوزیان1، آذر، دی و بهمن و اسفند 1387، جامعۀ کوتاهمدت: بررسی مشکلات توسعۀ سیاسی و اقتصادی بلندمدت در ایران، ترجمۀ عبدالله کوثری2، فصلنامۀ بخارا
1- عضو هیئت علمی مؤسسه شرق شناسی دانشگاه آکسفورد
2- کارشناس ارشد اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی، مترجم ادبیات آمریکای لاتین از انگلیسی به فارسی
امتیاز: سادگی: 1/ رعایت منطق صوری: 0.5/ دقت علمی: 0.5/ نوآوری های علمی: 1/ امکان توسعه: 0/ موضوعیت ملی: 1/ قابلیت کاربرد: 0
دکتر کاتوزیان دقیقاً در میانۀ دو انقلاب مشروطه و جمهوری اسلامی متولد شد: وی در حدود 35 سال پس از انقلاب مشروطه، 15 سال پس از تاجگذاری رضاشاه و نزدیک به سه ماه پس از تبعیدشدن رضاشاه و تاجگذاری محمدرضا، در تهران چشم به جهان گشود. دقیقاً 9 سال پس از تولدِ او، صنعت نفت ملی میشود و در یازدهسالگیِ او کودتای 28 مرداد به وقوع میپیوندد و در 37 سالگیش انقلاب اسلامی اتفاق میافتد. از این حیث وی از جمله اهالی علم و اندیشهای است که در مرکز این حوادث متولد شده و هنوز در قید حیات است.
ساختار روشنفکری ایرانی طی این دوران، تغییرات ماهویِ بزرگی را تجربه میکرد: حزب سوسیالیست ایران از میان رفته بود، سلطانزاده و تقی ارانی (تئوریسینهای کمونیست ایرانی) در سالهای 1317 و 1318 کشته میشوند. اما احیای سوسیالیسم ایرانی با تأسیس حزب توده در 1941 با تعدیلاتی در افکار آنها همراه است، به نحوی که دیگر در جستجوی نسخۀ روسیِ کمونیسم نبودند، بلکه سعی میکردند ریشههای تاریخی-اجتماعی و مذهبی-اسلامی خود را نیز در اندیشههای سیاسیِ خود وارد سازند.
بنابراین دکتر کاتوزیان نیز در چنین اوضاعی زاده شد و به سادگی، میتوان این رویکرد را در مسیر اندیشۀ او نیز مشاهده نمود.
دستاورد علمی ایشان، اگرچه بسیار ساده و کممقدار بود، اما از این حیث ارزشمند است که در چالش میان دو نظام اندیشۀ جهانیِ خارجی (سوسیالیسم از ناحیۀ شوروی و مدرنیسم از ناحیۀ غرب) سعی میکند جانب دیگری را بگیرد که بیشتر درونزادِ ایران است. از نگاه وی، به درستی، نظریاتِ علمی گرچه میتوانند عمومی (General) باشند (زیرا تعمیم، یک قاعدۀ روششناختیِ صحیحِ علمی است)، اما نمیتوانند جهانی یا کیهانی (Universal) باشند، یعنی چون اروپایان چنینند، آنگاه هر انسانی در جهان اینچنین خواهد بود.
اما این بصیرتِ روششناختیِ ساده، هنوز از سوی بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان ایرانی به درستی فهم نشده است. تقریباً تمامی نظریات علوم انسانی در اروپا و آمریکا نوشته شدهاند، و بسیاری از آنها یا به صورت ضمنی و یا آشکار مشروط به فرهنگ و تاریخ آن کشورها هستند، بنابراین به سادگی نمیتوان در ایران مورد استفاده قرار داد، مگر آنکه مورد آزمون قرار گرفته و تأیید شوند.
این مطالعه که در واقع، مغز دستاوردهای علمی دکتر کاتوزیان است- یک مقایسۀ تطبیقی میان تاریخ ایران و اروپاست، و در واقع استدلالی است علیه شبهمدرنیسمی که در فاصلۀ دو انقلاب ایران در قرن بیستم به راه افتاد که تقلید دلبخواه و بیترتیب از اروپا بود، و مجموعهای از نهادها و سازمانها و کالاها و خدمات جدیدی را به وجود آورد، در حالی که رابطۀ میان دولت و جامعه اساساً همان بود که در تاریخ ایران میتوان دید. البته از سوی دیگر، در مقابل نسخۀ طبقاتی سوسیالیسم نیز قرار میگیرد و از یک جامعۀ بدون طبقه سخن میگوید.
- ۰ نظر
- ۱۶ دی ۹۷ ، ۱۳:۵۴