نقد علمی

نقد نظریات مطرح در اقتصاد ایران

نقد علمی

نقد نظریات مطرح در اقتصاد ایران

اهداف:
1- شناسایی نظریات مطرح شده در حوزۀ اقتصاد ایران
2- ارزیابی علمی این نظریات
3- امتیاز دادن به نظریات و مؤلفین

خواهشمند است هر یک از خوانندگان محترم، در صورتی که کتاب و یا مقاله‌ای را می‌شناسند که نظریات جدی و قابل طرحی در خصوص اقتصاد ایران دارد، آدرس آن را از طریق "تماس با من" برای مدیریت سایت ارسال نمایند، تا در اولین فرصت به مطالعه و ارزیابی آن بپردازیم.

هر یک از دوستان جهت پیوستن به نویسندگان این سایت لازم است رزومۀ خود را به همراه نقد یک مقاله یا کتاب، از طریق "تماس با من"، به مدیریت سایت ارسال نمایند.

همچنین خوانندگان می‌توانند از طریق "تماس با من" نقدها و نظرهای خود را برای مدیریت سایت ارسال نمایند.

نویسندگان

نویسنده: محمدعلی براتی

1. سرگذشت

سال 1380 سرآغاز امیدهای تازه‌ای در من بود. قبولی در مقطع کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی جهانی تازه به رویم گشوده بود. اما چندی نگذشت که این سرِ پرشور، مملو از آه و افسوس شد زیرا ساده‌لوحانه علمی را می‌جست که در عمل وجود نداشت.

آهسته‌آهسته دل از دانشگاه کندم و به عمل روی سپردم، با این خیال که آنجا ممکن است حرف‌ها خریدار داشته باشند و کاری بتوان کرد. لذا در سالهای 1382 تا 1386 کار خود را به یک مؤسسۀ تحقیقاتی وابسته به نهاد ریاست جمهوری واگذار کردم و اگرچه در این مقطع تألیفاتی داشتم، اما امروز به مثابۀ کارورزی به آنها می‌نگرم. سال‌های زیادی لازم بود تا از آن ناپختگی و سرگردانی رهایی یابم. از سال 1387 تا 1395 در مدیریت تحقیقات بانک سامان مشغول به کار بودم. سال 1396 برای مدتی کوتاه به ادارۀ برنامه‌ریزی منتقل شدم، و از آغاز سال 1397 ادارۀ پژوهش را ذیل مدیریت جناب آقای دکتر داود سوری در آکادمی سامان بازگشایی کردم.

در سال‌های آغازینِ کار در بانک سامان، با تمام نومیدی دل در گرو عمل داشتم، اما آهسته‌آهسته کوتاه آمدم، و پذیرفتم که گِل من را بیش از آنکه با عمل سرشته باشند، با نظر آمیخته‌اند، و نمی‌توانم از این اصالتِ خویش دست بکشم و به زودی دریافتم که چه بسا اگر همچون برخی دوستانم پای خود را از تحصیل بیرون نمی‌کشیدم، اکنون استاد دانشگاه بودم و گرچه کسی گوش به سخنانم نمی‌سپرد، اما ممکن بود، یک از هزار اندیشه‌ای را بنیاد گذارم که آیندۀ جهان را رقم خواهد زد.

لذا سال 1393 در کشاکشِ تمامی مصائب و مشکلات، و بی‌هیچ تلاشی برای بازخوانی دروس ده سالِ گذشته‌ام، شانس خود را برای ادامۀ تحصیل با شرکت در کنکور دکتری امتحان کردم و نتایج، گواه آن بود که با ولع فراوانی که نسل جدید به ادامۀ تحصیل دارد و صنعت نخبه‌کشِ کنکور، هنوز فرصت برای بازسازی دنیای آرزوهایم هست. از آن روی که توانِ پرداخت هزینه‌های نوبت دومِ دانشگاه‌های تهران را نداشتم، به دورۀ روزانۀ دانشگاه فردوسی مشهد بسنده کردم که البته به واسطۀ نظام منحوط آموزشی ما، این انتخاب نقشی در تکامل دانش من نداشت، و همه‌چیز همچون گذشته بر گردنِ همتِ خودم بود، اما مسلماً این انتخاب خالی از خستگی و هزینۀ رفت و آمد نیز نبود که در ازای شهریۀ نداشتۀ نوبت دوم دانشگاه‌های تهران پرداخت نمودم. اکنون نزدیک به یکسال است که امتحان جامع خود را به پایان سپرده و در حال نوشتن پایان‌نامه هستم.

2. سرآغاز

مدتی است که اندیشه‌های بزرگی در سر دارم، اما هنوز من برای درافتادن در این ایده‌های متهورانه بسیار جوان و بی‌تجربه‌ام. هنوز لازم است که بیشتر خود را بیازمایم و ببینم چه میزان بر اصول و روش‌ها مسلط بوده و چه مقدار در عمل ثابت‌قدم هستم؟ این وبلاگ ساده قرار است سرآغاز جدیدی برای بنیاد نهادن هسته‌ای اجتماعی باشد، اما پیش‌شرط آن این است که از پس تداوم این کار پرزحمت برآیم.

مشخصاً هدف من از ایجاد این وبلاگ کاملاً علمی است، البته از نوع کاربردی آن، و صرفاً مختص رشتۀ اقتصاد است. بایستی بتوانم مهمترین نظریات مطرح‌شده در حوزۀ اقتصاد ایران را خواه از جانب اقتصاددانان و یا غیر اقتصاددانان، شناسایی نموده و به نقد بکشم. لذا لازم است نشریات علمی و تخصصی را دنبال نموده و همواره مقالات و کتبی برای مطالعه برگزینم.

اما قطعاً در این مقطع هیچ هدفی در خصوص جلب و جذب خواننده ندارم. البته مقدم دوستانی را که به تصادف سر از این کوچه درآورده‌اند، و در آن سکنی گزیده‌اند، گرامی می‌دارم، و پیشاپیش از همکاری با هر یک از آنها استقبال می‌کنم. بسا که اگر ظرفیتش و ظرفیتم موجود باشد، در آینده از این منزل به عنوان نقطۀ آغاز یک نهاد اجتماعی استفاده نمایم.